مصاحبه با استاد راسم نفیس

سلام علیکم

سوال : حسب رایکم ماهی الطرق المتوفره فی تاثیر العلاقات بین قم و جامعه الازهر؟

جواب : العلاقات بین القم والازهر تتاثر کثیرا کثیرا بالاعتبارات السیاسیه والاقلیمیه و الدولیه فی مرحله السابقه یعنی ربما لاتزال ممتد حتی الان کان الاستکبار العالمی یعنی اعوانه فی المنطقه مصمیمین علی سیاسه استبعداد الشیعه من المعادله الاسلامیه هم لیسوا عربا لو مسلمون هم صفویون الایرانیون لیسوا مسلمین هم اما مبتدعه ، رافضه او منحرفون عقائدین یحاولون فرض خیارات مرفوضه من العام العربی او من العالم السنی و بتفکیک هذه المفردات نکتشف هناک عالم سنی و من المبالغه ان نقول هناک جدال بین السنه و الشیعه طبیعی ان الذی یتولی النقاش لیسوا هم عوام الشیعه و لیسوا عوا العامه و تعبیر بوصفهم الصحیح اما بانهم لیسو بشیعه واما فهیم فرق وهابیه انما الغالبیه العظما لایتبعون طیارمذهبی حتی انا اعزم شخصین انه تصویر المسئله انه نزاع مذهبی و انهن خمسه مذاهب و انه من حق الناس ان یختاروا فبدهی ان حریه الاختیار تقوم عن معرفه فهل عرف الناس حقیقه المذاهب و من الناس ما لا یعرفهم الشاهد ان التقسیم الی حد کبیر تقسیم سیاسی العالم الاسلامیه ینقسم الی قسمین قسم الطبقه الحاکمه الی فکر دینی او غیره او لها موقف معادی مثل الوهابیه و فریق آخر انهم الشیعه و سبق ذلک الدوله الفاطمیه سبق بعد ذلک الدول الصغیره الشیعیه وانما لان اول دوله شیعه تقف امام الدول

وبتالی من یتحاور مع الازهر هل الازهر یقبل التحاور الشیخ طیب قبل اشهر دعا الی حوار بین علما الشیعه و علما السنه طبعا من جهت الشکل هذا امر مقبول و نرحب بای حوار وان کننا نبدی ملاحظات علی موضوع الحوار نحن نوید الحوار بلا شروط مسبقه بین المسلمین و بین غیر المسلمین انما هذا یحتاج الی فهم الاوضاع  و انا اعتقد ان تحولات الاخیره التی دفعت الی هدنه بین فی ایران و السعودیه یمکن ان تشکل قاعده للانتقاد

ترجمه

پرسش: به نظر شما راه های موجود برای تاثیرگذاری بر روابط قم و دانشگاه الازهر چیست؟ پاسخ: روابط بین قم و الازهر تا حد زیادی تحت تاثیر ملاحظات سیاسی، منطقه ای و بین المللی در مرحله قبلی است منظورم این است که هنوز هم ممکن است حتی در حال حاضر گسترش یابد استکبار جهانی به این معنی است که حامیان ان در منطقه بر سیاست حذف شیعیان از معادله اسلامی مصمم هستند انها عرب نیستند اگر مسلمانان صفوی ایرانی مسلمان نباشند انها یا نواوران، رد کنندگان یا منحرفان ایدئولوژیک هستند که سعی در تحمیل انتخاب هایی دارند که توسط مردم عرب یا از جهان سنی رد شده است و با برچیدن این واژگان ما کشف می کنیم که یک جهان سنی وجود دارد و اغراق است که بگوییم بحثی بین سنی ها و شیعیان وجود دارد. طبیعی است که کسانی که بحث را اداره می کنند شیعه معمولی نیستند و مردم نیستند و توصیف صحیح خود را بیان می کنند، یا زشت نیستند یا اختلافات وهابی هستند، اما اکثریت قریب به اتفاق از یک جریان فرقه ای پیروی نمی کنند، حتی من دو نفر را دعوت می کنم که این موضوع را به عنوان یک اختلاف فرقه ای به تصویر بکشند و انها پنج فرقه هستند و مردم حق انتخاب دارند، بنابراین به نظر می رسد که ازادی انتخاب بر اساس دانش است، بنابراین مردم حقیقت اموزه ها را می دانستند و چه کسی انچه شاهد نمی داند این است که تقسیم به میزان زیادی این است که تقسیم سیاسی جهان اسلام به دو بخش تقسیم می شود، بخش طبقه حاکمه به افکار مذهبی یا دیگر، یا موضع خصمانه ای مانند وهابیت و گروه دیگری دارد، انها شیعه هستند، و این قبل از دولت فاطمی بود، قبل از دولت های کوچک شیعه، اما به این دلیل که اولین دولت شیعه در مقابل دولت ها ایستاده است. بنابراین، چه کسی با الازهر گفتگو می کند، ایا الازهر گفتگو را می پذیرد؟ شیخ طیب چند ماه پیش خواستار گفتگو بین علمای شیعه و علمای سنی شد، البته، از نقطه نظر فرم، این قابل قبول است و ما از هر گونه گفتگو استقبال می کنیم، حتی اگر ما در مورد موضوع گفتگو اظهار نظر کنیم، ما از گفتگو بدون پیش شرط بین مسلمانان و غیر مسلمانان حمایت می کنیم، اما این باید وضعیت را درک کند و من فکر می کنم که تحولات اخیر که باعث اتش بس بین ایران و عربستان سعودی شد، می تواند پایه ای برای انتقاد ایجاد کنید

سوال : هل عندکم اقتراحات للتقارب؟

جواب : التقارب کما قلت ینبغی ان یکون بلا شروط مسبقه ینبغی ان یکون علی قاعده احترام الحقوق الاساسیه.

ترجمه

س: ایا پیشنهادی برای نزدیکی ادیان دارید؟

 پاسخ: نزدیکی همانطور که گفتم باید بدون پیش شرط باشد باید بر اساس احترام به حقوق اساسی باشد.

11. استاد حسن بغدادی

سلام علیکم

سوال : کم مرکز للبحث القرآنی موجوده فی بلدکم اللبنان الشرقی ؟

جواب : بسم الله الرحمن الرحیم یعنی عادتا موضوع القرآن و الاهتمام بالقرآن کتجوید و تدریس و حلقات قرآنیه هذه لم تکن قدیمه جدا کان یجد عندنا فی لبنان عادات ان الاطفال کانوا یدرسونهم القرآن یعنی کما یعلمونهم اللغه العربیه او الخط او القراء و الکتابه ایضا یعلمونهم القرآن هذه کانت موجوده فی کل القرا و المدن فی داخل لبنان و فی جبل عامل فی التحدید لکن بالمرحله الاخیره نشات جمعیات تعلم القرآن الکریم یعنی لها مدیر و لها اساتذه و لها مدربون یعلمون التجوید و الترتیل و ایضا لهم علاقه مع الجمهوریه الاسلامیه و غیرها فیجد الیوم عندنا جمعیه لتعلیم القرآن الکریم یجد بعض المهتمین فی موضوع القرآن الکریم هناک بعض الاخوه اسمه شیخ علی خازم صنع متحف حول القرآن و آثار القرآن و یتطور الان الحمدلله هذا الموضوع بداء یتطور داخل لبنان بدات هناک سهرات قرآنیه فی شهر رمضان یجد شی جید.

ترجمه :

س: چند مرکز برای تحقیقات قرانی در کشور شما، شرق لبنان وجود دارد؟

پاسخ: به نام خدا، رحمان، مهربان، معمولا به معنای موضوع قران و علاقه به قران به عنوان خواندن، اموزش و محافل قرانی است. اینها خیلی قدیمی نبودند. ما در لبنان اداب و رسومی داشتیم که کودکان به انها قران می اموختند، به این معنی که انها عربی، خوشنویسی یا خواندن و نوشتن و همچنین اموزش قران به انها را اموزش می دادند. این در تمام روستاها و شهرهای لبنان و در جبل امل در تعریف وجود داشت، اما در مرحله اخر، انجمن هایی که قران را اموزش می دهند، تاسیس شد. مدیر و استادان و مربیان اموزش زیر و بمی صدا و قرائت و همچنین رابطه با جمهوری اسلامی و دیگران پیدا کردن امروز ما یک انجمن برای اموزش قران کریم می یابد برخی علاقه مند به موضوع قران کریم وجود دارد برخی از برادران به نام شیخ علی خازمی ساخته شده یک موزه در مورد قران و اثرات قران و در حال حاضر در حال توسعه، ستایش به خدا، این موضوع شروع به توسعه در داخل لبنان، شب قرانی در ماه رمضان اغاز شد پیدا کردن چیزی خوب است.

سوال :  ماهو دور القرآن الکریم فی تقارب التوحید فی اتجاه الامه الاسلامیه؟

جواب : طبعا نحن لما نتحدث حول وحدت المسلمین ان المسلم هو من تشهد الشهادتین یعنی قال (اشهد ان لا الله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله ) یصبح مسلما یحقن بذالک دمه و ماله و عرضه هذا الاسلام اللفظی یحتاج الا ترجمه الترجمه العملیه لهو القرآن النبی لذالک الیوم المسلمون یهتمون الی رسول الله و الی القرآن اختلفوا علی غیر هذا و لم یختلفوا علی القرآن الکریم او لم یختلفوا علی نفس النبی (ص) لذالک یبقی عنوان النبی او عنوان القرآن عنوان جامع للوحده المسلمین انه بینکم ایها المسلمون یجد بینکم مشترکات اساسی هو الاشهادتین و القرآن و لایجوز ان تفترقوا و حینئذ یصبح دمکم حرام علی بعضکم و عرضکم و اموالکم و کل من تشاهد الشهادتین و کل من آمن بهذا القرآن حقن دمه و ماله و عرضه و بهذا نخرج من اخطر مسئله تطرح الیوم اسس لها الوهابیون مسئله التکفیر ان یکفر المسلم مسلم الآخر علی اساس اختلاف مذهبی الاختلاف مذهبی لا یجوز ان یشکل منحه تکفیریه لاننا کمسلمین ناتمی الی دین محمد بن عبدالله ننتمی الی هذا القرآن اذا اتفقنا نحن ننتمی الی هذا القرآن الذی هو دستور الهی الذی جاء به النبی الذی لانختلف علیه فحیئذ لایجوز یکفر بعضنا بعضا قد نختلف الی طریقه الوصول الی هذا القرآن علی طریقه الوصول الی هذا النبی اذا هناک نشات مذاهب هذه المذاهب لم تکن فی بدایه دعوه الاسلامیه لم یقول لها النبی و انما نشات بشکل طبیعی فی زمن الامام الصادق علیه السلام اذا هذه المذاهب التی نشات لاحقا بقض النظر عن صحتها و عدم صحتها نریدها او لم نریدها لکن بتالی اصبحت امر واقعا المسلمون یهتمون الی هذه المذاهب اذا هم یبحثون عن دین محمد ابن عبدالله عن القرآن الکریم عبر هذه المذاهب کما انت الیوم فی مشهد اجئ و اسلک این الحرم ؟ انا لیس قصدی انت قصدی الحرم انت تصیلونی الی الحرم او شخص آخر یطلونی الی الحرم او شخص ثالث فکلنا نرید ان نصل الی الحرم ولکن کنا نقصد بابا الی الوصول الی الحرم هذا یعتقد بشیخ هذا یعتقد بحج هذا یعتقد بدکتر لکن الهدف هو الحرم نحن ایضا الهدف الوصول الی الدین القرآن اذا هذا الهدف قد یصلونی الی المذهب الجعفری قد یصلونی الی المالکی الحنبلی او الشافعی لکن هنا عندما تعتنق بهذا المذهب یجب علیک التزام به لکن هذا یمنعوک ان تکفر آخر لذلک القرآن الکریم هو عنوان جامع لوحده المسلمین هو الهدف هو الاساس هو الرساله السماویه التی یجب علی المسلین ان یومنوا بها و یعملوا بها و یامنوا بها و هذا هو السوال الذی یسئلونه فی قبورهم عندما یمتون سوف سئلونهم عن دینهم و عن قرآنهم و عن نبیهم لن یسئلهم عن مذهبیهم سوف یسئلهم عن قرآنیهم عن امامهم من تتولون انتم .

ترجمه :

پرسش: نقش قران کریم در نزدیکی یکتاپرستی در جهت ملت اسلام چیست؟

 پاسخ: البته وقتی در مورد وحدت مسلمانان صحبت می کنیم، که مسلمان کسی است که شاهد دو شهادت است، منظورم این است که او گفت: “من شهادت می دهم که هیچ معبودی جز خدا وجود ندارد، و من شهادت می دهم که محمد رسول خدا است.” او مسلمان می شود، خون، پول و افتخار خود را با ان تزریق می کند. این اسلام کلامی چیزی جز ترجمه نیاز ندارد. ترجمه عملی قران پیامبر است. بنابراین، امروز مسلمانان به رسول خدا و قران اهمیت می دهند. انها در مورد غیر این اختلاف نظر داشتند و در مورد قران اختلاف نظر نداشتند یا در مورد پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) اختلاف نظر نداشتند. بنابراین، عنوان پیامبر یا عنوان قران یک عنوان جامع برای وحدت مسلمانان باقی می ماند که در میان شما مسلمانان چیزهای مشترک بین شما پیدا می کنند پایه و اساس دو شهادت و قران است و جدا شدن از هم مجاز نیست و جایی که خون شما برای یکدیگر ممنوع می شود و افتخار و پول شما و هر کسی که این دو شهادت را تماشا می کند و هر کسی که به این قران اعتقاد دارد خون و پول و افتخار خود را تزریق می کند و با این کار ما از خطرناک ترین مسئله ای که امروز توسط وهابیان تاسیس شده است، خارج می شویم. مسئله کفاره این است که یک مسلمان مسلمان دیگر را بر اساس ان انکار می کند. تفاوت اعتقادی تفاوت اعتقادی ممکن است یک کمک مالی کافر را تشکیل ندهد، زیرا ما به عنوان مسلمانان متعلق به دین محمد بن عبدالله هستیم، ما به این قران تعلق داریم اگر ما موافق باشیم که ما متعلق به این قران هستیم که قانون اساسی خدا است که توسط پیامبر (ص) اورده شده است که ما در مورد ان اختلاف نظر نداریم، بنابراین مجاز نیست که یکدیگر را انکار کنیم ما ممکن است در مورد راه رسیدن به این قران در راه رسیدن به این پیامبر اختلاف نظر داشته باشیم اگر اموزه هایی وجود داشته باشد سرچشمه گرفته است این اموزه ها در ابتدای دعوت اسلامی نبود پیامبر به او نگفت اما انها به طور طبیعی در زمان امام صادق علیه السلام به وجود امدند، بنابراین این اموزه هایی که بعدا مطرح شد، صرف نظر از اعتبار و نادرست بودن انها، ما انها را می خواهیم یا نمی خواهیم، اما بنابراین انها به واقعیت تبدیل شده اند. مسلمانان به این اموزه ها علاقه مند هستند اگر انها به دنبال دین محمد بن عبدالله در مورد قران کریم از طریق این فرقه ها هستند، همانطور که امروز در صحنه امدن و پیاده روی هستید، پناهگاه کجاست؟ منظور من این نیست که منظور شما حرم است شما مرا به حرم یا شخص دیگری برای نگاه کردن به حرم یا شخص ثالث دعا می کنید بنابراین همه ما می خواهیم به حرم برسیم اما منظور ما بابا رسیدن به حرم است این به یک شیخ اعتقاد دارد این به حج اعتقاد دارد این اعتقاد به یک دکتر است اما هدف حرم است ما همچنین هدف رسیدن به دین قران است بنابراین این هدف ممکن است به من برسد به مدرسه جعفری انها ممکن است به من به حنبلی یا شفیعی مالکی برسند اما در اینجا وقتی این اموزه را در اغوش می گیرید باید شما باید به ان پایبند باشید، اما این شما را از کفر به دیگری منع می کند. بنابراین، قران کریم یک عنوان جامع برای مسلمانان است. هدف این است که اساس پیام اسمانی است که مسلمانان باید به ان ایمان داشته باشند و با ان کار کنند و به ان ایمان داشته باشند و این سوالی است که انها در گورهای خود هنگام مرگ می پرسند. انها از انها در مورد دین، قران و پیامبرشان می پرسند. او از انها در مورد اموزه های انها نمی پرسد، او از انها در مورد قرانشان می پرسد.

سوال : ما هی مقتراحاتکم لتواصل بین حوزه علمیه بقم و مراکز قرآنیه فی بلدکم ؟

جواب : ای عمل لکن له اهداف کبیره و تصل یکن عمل جید یعنی الیوم حوزه عملمیه قم تمتلک امکانیات فکریه و علمیه و مادیه تستطیع ان تتحرک و ان اعتقد نعم نحن یجب ان نستفید من امکانیات حوزه قم لان حوزه قم هی النبع و نحن یجب ان ناخذ من هذا النبع کما ناخذ من النجف و جبل عامل ایضا یجب ان ناخذ من حوزه قم و حوزه قم یمکن ان تتواصل هی مع الاخوه معنا فی لبنان و ان نعمل بینهم صلت وصل بینهم وبین المسولین  القرآن الکریم لاننا بحاجه بان الناس یرتبطون اکثر مع القرآن .

ترجمه :

پرسش: پیشنهادات شما برای ارتباط بین حوزه علمیه قم و مراکز قرانی کشور شما چیست؟

 پاسخ: هر کاری که اهداف بزرگ داشته باشد و به ان برسد، کار خوبی است که به معنای امروز یک املاک عملی است که دارای توانایی های فکری، علمی و مادی است که می تواند حرکت کند و من فکر می کنم بله ما باید از امکانات املاک قم استفاده کنیم زیرا املاک قم بهار است و ما باید از این بهار بگیریم همانطور که از نجف و جبل امل می گیریم نیز باید از مالکیت قم و مالکیت قم استفاده کنیم او می تواند با برادران ارتباط برقرار کند با ما در لبنان و برای کار بین انها و مقامات قران کریم، زیرا ما نیاز داریم که مردم بیشتر با قران ارتباط برقرار کنند.

…………………………………………………………………………………………………………………..

12.مصاحبه با استاد ادریس هانی

سلام علیکم

سوال : ماهی الاولویات التی یحددها القرآن لاجل تحرک الاجتماعی لاتجاه الامه الاسلامیه ؟

جواب : بسم الله الرحمن الرحیم والصلاه و السلام علی سیدنا محمد و آله الطیبین الطاهرین .

القرآن الکریم رسم منهجا مهما جدا و هو انه ارسل قاعده للامه الاسلامیه و ایجاد ارضیه متینه لوحدتها و قوتها حتی لاتذهب ریحها و تضعف و یصیبها الخوار و بتالی حیثما تفرقه الامه و اضاعه هذه القوه لا یمکنها ان تتحرک او تقوم بای عمل اجتماعی و لذالک وجدنا انه الازما تاریخیه للمسلمین نابعه من التشته و التفرق لم یکن ان یفروا مشروع اجتماعی و علی الاقل یکن نافعا فاول الاولویات هو ان تلتایمه هذه الامه و هذه الجامعه المسلمه .

ترجمه :

پرسش: اولویت های قران برای حرکت اجتماعی امت اسلامی چیست؟

 پاسخ: به نام خداوند بخشنده، مهربان و سلام و برکت بر اقای ما محمد و خاندان پاک او. قران کریم رویکرد بسیار مهمی را ترسیم کرد و ان این بود که پایگاهی برای ملت اسلام فرستاد و زمینه محکمی برای وحدت و قدرت ان پیدا کرد تا باد ان نرود و تضعیف نشود و به دم برسد، و بنابراین هر جا که ملت این قدرت را تقسیم می کند و از دست می دهد، نمی تواند هیچ کار اجتماعی را حرکت دهد یا انجام دهد، بنابراین ما متوجه شدیم که بحران تاریخی برای مسلمانان ناشی از پراکندگی و جدایی است، انها نمی توانند از یک پروژه اجتماعی فرار کنند و حداقل مفید خواهد بود، بنابراین اولویت اول پیروی از این است. ملت و این دانشگاه مسلمان.

سوال : کیف یمکن تقیم دور تفاسیر اهل البیت علیهم السلام للقرآن الکریم علی ما کتب و الف حول القرآن عند الفرق الاسلامیه الاخر الموجود فی عالمنا الغرب؟

جواب : من یقراء تفاسیر التی قام بها اعلامه مدرسه اهل البیت سیدرک تماما ان هذه التفاسیر التطبیقی اما مضافا

نظرا انها تمتاح من الارضیه و من مصادر مختلفه عن اولی اولا هی المدرسه العدلیه المدرسه العقلانیه و انما هی کلامیه و بتالی کل هذا یاثر رصید الکلامی یاثر فی عملیه تفسیر و بتالی التفاسیر التی اتت بدات متمیزه و عندها قدره علی انفتاح هذا الواقع .

ترجمه :

پرسش: چگونه می توان نقش تفسیرهای قران کریم را بر اساس انچه که در مورد قران توسط سایر فرقه های اسلامی که در جهان ما، غرب وجود دارد، ارزیابی کرد؟

 پاسخ: هر توضیحات رسانه های مکتب اهل بیت را بخواند، کاملا متوجه خواهد شد که این تفاسیر کاربردی یا اضافه شده اند. از انجا که از زمین و از منابع مختلف در دسترس است از اول مکتب عدالت، مکتب منطقی است، اما یک کلمه است، و بنابراین همه اینها بر تعادل کلمه تاثیر می گذارد روند تفسیر و بنابراین تفسیرهایی که امده اند متمایز شده اند و توانایی باز کردن این واقعیت را دارند.

سوال : ماهی الطرق المتوفره لتعریف مکانه القرآن الکریم و شعب العالمی لاسیما الغرب ؟

جواب : القرآن هو الاصل و هو المحور کل افکارنا کل علومنا هی اتت من قرآن الکریم و بتالی یجب النخفیف من هذه الوسائط و منح القرآن فرصه لک ینطق عن نفسه لان القرآن فی الحقیقه حشر تاریخیا و بات الامر کما لو کنا مصداقا لی قوله تعالی (ام علی قلوب اقفالها ) و بتالی تحریک عملیه التدبر و التاویل و الاهتمام بالقرآن و العوده للقرآن ک اصل لاستئناف حرکه للتولید المعرفه

ترجمه :

پرسش: راه های موجود برای تعریف جایگاه قران کریم و مردم جهان، به ویژه غرب چیست؟

پاسخ: قران اصل است و تمرکز تمام افکار ما است، تمام علوم ما از قران کریم امده است، و بنابراین ما باید این رسانه ها را کاهش دهیم و به قران فرصت دهیم تا برای خود صحبت کنید، زیرا قران در واقع از لحاظ تاریخی فشرده شده است و به نظر می رسد که ما به گفته خداوند متعال (یا در قلب قفل های ان) معتبر هستیم و بنابراین روند بازتاب، تفسیر و علاقه به قران را حرکت می دهیم و به قران به عنوان منشا از سرگیری حرکت ان برای تولید دانش باز می گردیم.

13.مصاحبه با استاد ایاض محمد علی الناووطی از عراق

موضوع : القرائات المتعددة للدین انطلاقا من القرآن الکریم وإسترشادا بسیرة الإمام الرضا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله علی ما أنعم وله الشکر علی ما ألهم والصلوة والسلام علی رسوله الأعظم وآله الطیبین الطاهرین واللعنة الدائمة علی أعدائهم إلی یوم الدین. اللهم وصل علی علی بن موسی الرضا المرتضی الإمام التقی النقی وحجتک علی من فوق الأرض ومن تحت الثری الصدیق الشهید صلاة کثیرة تامة زاکیة متواصلة متواترة مترادفة کأفضل ما صلیت علی أحد من أولیائک. السلام علیکم أیها الحضور الکریم ورحمة الله وبرکاته.

ضمن العنوان العام التحدیات الثقافیة التی نواجهها وکیف نواجهها فی ظل القرآن العظیم والسیرة العملیه لثامن کواکب الإمامة الإمام علی بن موسی الرضا صلواة الله وسلامه علیه إخترت أن أتکلم علی جزئیة من هذه التحدیات الثقافیة وهی الدعوی القرائات المتعددة للدین.

عندما نعرض الأمر علی القرآن العظیم نقرأ قوله تعالی «یا أیها الذین آمنوا أطیعوا الله وأطیعوا الرسول وأولوا الأمر منکم» «فإن تنازعتم فی شیء فردوه إلی الله والرسول إن کنتم تؤمنون بالله والیوم الآخر ذلک خیر وأحسن تأویلا».

القرائات المتعددة للدین تصدر مرة عن خطة ومؤامرة وأهداف لئیمة حاربوا الدین فی أصل أصوله فی وجود الله ودعوا إلی الإلحاد وما لم یستطع تحقیقه بهذه الدعوة لجئوا إلی التشکیک فی أمر النبوة ثم فی أمر الإمامة ثم فی جزئیات الدین. بعض إنطلق من دوافع خبیثة وبعض إنطلق من مسکنته وجهله؛ السبب أنه جاهل. یقول هکذا: النص القرآنی علی رأسی وموضع إحترامی ولکن أنت تفسر الآیة بطریقة وأنا أفسرها بطریقة أخری وکلاهما صحیح فإنتقلوا إلی ما أحبوا أن یسموه السورة المستقیمة بدلا من الصراط المستقیم الذی یوکده القرآن والذی لم یأت جمعا إطلاقا «الله ولی الذین آمنوا یخرجوهم من الظلمات إلی النور». الظلمات جمع والنور مفرد. «و الذین کفروا أولیائهم الطاغوت یخرجونهم من النور الواحد إلی الظلمات». ماذا یقول القرآن بهذه الدعوة؟ ماذا یقول الإسلام بهذه الدعوة؟ تلون الآیة من القرآن الکریم وهی الآیة التاسعة والخمسین من سورة النساء وأنها عند التنازع؛ «فإن تنازعتم فی شیء فردوه إلی الله والرسول». وبهذه اللغة الشدیدة التی تتکلم بها الآیة إن کنتم تؤمنون بالله والیوم الآخر یعنی من لم یرد موضع التنازع إلی القرآن وإلی الرسول فهو من الذین لا یؤمنون بالله والیوم الآخر علی الوجه الصحیح. یقول الإمام أمیرالمؤمنین علیه السلام فی إختلاف القضاة فی المسالة الواحدة ترد علی أحدهم القضیة فی حکم من الأحکام فیحکم فیها برأیه وهذه الکارثة ولا بحکم الله. ثم ترد تلک القضیة بعینها علی غیره علی قاض آخر، فیحکم فیها بخلافه. والأعجب من هذا؛ ثم یجتمع القضاة بذلک عند الإمام الذی إستقضاهم، الذی عینهم فیصوب آرائهم جمیعا. هذا یحکم بحکم وذاک یحکم بحکم آخر وإمامهم یصوب الرأیین. عجیب! یقول الإمام صلواة الله وسلامه علیه متعجبا أمیر المؤمنین وإلههم واحد ونبیهم واحد ولم یحدث نسخ بین الشریعتین المختلفتین وکتابهم واحد. هذا یحکم بالتوراة مثلا أو بالإنجیل، [لا! بل] کلهم یحکمون بالقرآن أفأمرهم؛ یقول الإمام صلواة الله وسلامه علیه متعجبا! أفأمرهم الله بالإختلاف فأطاعوه؟! أم نهاهم عنه فعصوه؟ أم أنزل الله دینا ناقصا فإستعان بهم علی إتمامه أم کانوا شرکاء له فلهم أن یقولوا وعلیه أن یرضی؟ أم أنزل إلیهم الله سبحانه وتعالی دینا تاما فقصر الرسول صلی الله علیه وآله عن تبلیغه وأدائه؟ والله سبحانه یقول ما فرطنا فی الکتاب من شیء وقال فیه تبیان کل شیء وذکر أن الکتاب یصدق بعضه بعضا وأنه لا إختلاف فیه. فقال الله سبحانه ولو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه إختلافا کثیرا وإن القرآن ظاهره أنیق وباطنه عمیق لا تفن عجائبه ولا تنقضی غرائبه ولا تکشف الظلمات إلا به وکما هو معروف؛ هذا أسلوب ویسمی فی العلوم البلاغیة بالحصر أو القصر المؤلف من أداة للنفی وأداة للإستثناء. إذا المرجع فی حل الإختلاف هو القرآن. لکن المشکلة [تحدث] عندما یختلف فی تفسیر القرآن. عندما نرجع إلی التاریخ لا نجد فئة ضالة لم تستظل بآیة من آیات القرآن. حتی أشقی الآخرین عبدالرحمن بن ملجم المرادی حینما رفع سیفه علی الحق وعلی التوحید علی أمیر المؤمنین؛ أشار إلی آیة من آیات الله الحکم لله ولا لک یا علی وأشار إلی قول الله «إن الحکم إلا للله». یعنی نفذت جریمة قتل أمیر المؤمنین علیه السلام تحت آیة من آیات القرآن العظیم «إن الحکم إلا لله». ولیس هذا بالغریب لأننا نقرأ أن یتحول القرآن عند هؤلاء إلی أداة وسبب للإختلاف بدل أن یکون رافعا للإختلاف کما أنزله الله سبحانه وتعالی القرآن یحدثنا عن أمثال هؤلاء یقول وإذا ما أنزل السورة «فمنهم من یقول أیکم زادته هذه إیمانا فأما الذین آمنوا فزادتهم إیمانا وهم یستبشرون وأما الذین فی قلوبهم مرض فزادتهم رجسا إلی رجسهم». سورة قرآنیة «تزید الذین فی قلوبهم مرض» بنص التعبیر القرآنی؛ «رجسا إلی رجسهم وماتوا وهم کافرون». الریان بن صلت وهو أحد أصحاب الإمام الرضا علیه الصلوة والسلام الذی نحن بحضرته وضیافته. قال قلت للرضا علیه السلام: ما تقول فی القرآن؟ یبدو هذا السؤال یعنی غریب! رجل یسأل الإمام ماذا تقول فی القرآن. وإنما أراد هذا الصاحب الجلیل أن الإمام صلواة الله وسلامه علیه أن یبین مقام کتاب الله فی المنظومة الإسلامیة. أین یقع القرآن فی المنظومة الإسلامیة؟ الإمام صلواة الله علیه یجیب کلام الله؛ «و لا تتجاوزوه ولا تطلبوا الهدی فی غیره فتضلوا». بهذه الجملة القصیرة یخلص الإمام الرضا صلواة الله وسلامه علیه، مقام القرآن فی المنظومة الفکریة الإسلامیة. کلام الله ولا تتجاوزوه ولا تطلبوا الهدی فی غیره فتضلوا. الإمام أمیرالمؤمنین علی علیه السلام یقول فی نهج البلاغة: یصف الإمام المهدی صلواة الله وسلامه علیه وعجل الله تعالی فرجه، یقول «یعطف الهوی علی الهدی إذا عطفوا الهدی علی الهوی». عندما ویغدو الفکر بینهما…. ذهب البیت من ذهنی للجواهری… یقول… ذهب من ذهنی البیت الآن… ویغدو الفکر بینهما دلیلا یخدم المائدة. قصیدته الجمیلة. إنزح عن صدرک زبدا ودعه یبث ماء وجدا یقول کفرتم ولا یوما بأول مؤمن جحدا بکل الناس مجتمعا وکل الفکر معتقدا. یصف کیف أن الفکر یصبح دلیلا لخدمة المعدة. لخدمة الأهواء. الإمام الأمیرالمؤنین علیه السلام یصف هذا المعنی ویقول یأتی الإمام ویعطف الهوی علی الهدی والعبد ینبغی أن یکون تابعا للعقیدة ولیس العقیدة تابعة للعاطفة. إذا عطفوا الهدی علی الهوی. إذا مسلکان؛ أحدهما یعطف الهوی علی الهدی وهو مسلک الحق والآخر یعطف الهدی علی الهوی. یغلفه والإمام المهدی صلواة الله وسلامه علیه یقول ویعطف الرأی علی القرآن وهذا فی وصف الإمام المهدی إذا عطفوا القرآن علی الرأی. سماحة الشیخ مصباح الیزدی قدس سره طاب ثراه یذکر مثالا لذلک عن تفسیر لهؤلاء [فی آیة] «و أتلوا علیهم نبأ إبنی آدم بالحق إذ قربا قربانا فتقصب من أحدهما إلی آخر» القصة فی القرآن الکریم. یقول أن هذه الآیة تفسر الصراع بین الطبقة الکادحة والممثلة بهابیل والطبقه المستغلة المستعمرة والبورجوازیه والرأسمالیة؛ ممثلة بقابیل. والآیة تمثل الصراع بین هاتین القویتین وفق النظریة الدیالکتیکیة والنظریه المارکسیة؛ تمثل الصراع. یقول ذهب هذا وجاء بعده أحد؛ أحد المفسرین علی خطاه وهکذا یتلعب بالقرآن ینبغی عندهم الغراب فی هذه القصة. ماذا یفسر الغراب فی هذه الآیة قال الأحد الآخر الغراب هو المثل لرجال الدین وهکذا تفسر قصة الصراع بین إبنی آدم. هؤلاء إمام؛ الذین یعطفون الهدی علی الهوی. یجعلون القرآن علم أن فی بعض الکلام لأمیر المؤمنین صلواة الله وسلامه علیه فی وصف القرآن یقول من جعله أمامه قاده إلی الجنة ومن جعله ورائه ساقه إلی النار. ما معنی جعله أمامه؟ یعنی إستهدی به یعنی جعل عقله تابعا للقرآن. رؤیته تابعة للقرآن. یجلس بحضرة القرآن متعلما ومن جعله وراء فساق إلی النار وبعده هذا الذی یعرف الهدی علی الهوی. أمثلة علی هذه الأعاجیب لیست ولیدة هذا الزمان. یطالعنا روایة فی تفسیر قول الله تعالی «لله ملک السماوات والأرض یخلق ما یشاء ویهب لمن یشاء من الناس إناثا. ویهب لمن یشاء ذکور. أو یزوجهم ذکرانا وإناثا ویجعل من یشاء عقیما إنه علیم قدیر».

یحیی بن أکثم، رجل معروف وهو کان قاضیا. یستقل قوله تعالی أو یزوجهم ذکرانا وإناثا. ماذا یفهم منها؟ یفهم منها إباحة الفاحشة. بین ذکر والذکر. وبین الأنثی والأنثی وهذا الذی یسمیه الماکینة الإعلامیة للکفر المثلیة. والقرآن الکریم یسمیه بالفاحشة. وأولی بنا وإعلامنا أن نستعمل التعبیر القرآنی وأنه فاحشة. وظهر الصورة علی مواقع التواصل الإجتماعی البابا وهو یقتدی علمه، علم هؤلاء. هذه فی زمن الإمام علی الهادی علیه السلام. وضعه بصیغة سؤال للإمام الهادی علیه السلام. فماذا أجاب الإمام: قال یزوج ذکرانا مطیعین وإناثا من الحور العین. وإناث المطیعات من الإنث. ومعاذ الله أن یکون الجلیل أنا ما لبست علی نفسک أنت تلبس الأمور علی نفسک. تطلب الرخصة لإرتکاب المعصم. هذا الحدیث ورد فی مستوی مستدرک وسائل الجزء الرابع عشر الصفحه 347 عن تفسیر القمی الحدیث 16914. هذه التی نواجهها الیوم، القرائات المتعددة للدین کما ذکرت کانت موجودة کثیرة فی عهد الأئمة. نعم هناک السؤال الوجیه یطرح: أنه هناک الإختلافات بین المراجع الدینیة فی أمور. أقول هذه الإختلافات وهذه الإختلافات محددة بجدار أحمر. جدار من الخطط الحمراء. وهذه الإختلافات لا سبیل لحلها؛ طالما لا نصل إلی رأی المعصوم صلواة الله وسلامه علیه. الزهراء فی خطبتها الفدکیة.

واضح! واضح! الزهراء فی خطبتها الفدکیة صلواة الله وسلامه علیها قالت جعل إمامتنا نظاما للملة. التفرق والإختلاف کان ویکون ویتجدد بسبب إبعاد الثقل الأصغر عن ساحة الحیاة والفکر. نحن مدرسة الشیعة الإثنی العشریة فی ظل الغیبة نسمح بمدی من الإختلافات. هذه الإختلافات لا یعنی أن جمیع الآراء صحیحة وأنما مبرئة للذمة. لعدم إمکانیة الوصول إلی قول الإمام المعصوم علیه السلام. أقول قولی هذا وأستغفر الله لی ولکم والصلواة والسلام علی سیدنا محمد وآله الطیبین الطاهرین والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته.

ترجمه

قرائت های متعدد دین بر اساس قران کریم و با هدایت زندگینامه امام رضا (ع) به نام خداوند بخشنده مهربان، ستایش برای خدا برای انچه که با ان برکت یافته است، و تشکر از او برای انچه که الهام شده است، و نماز و درود بر بزرگترین پیامبر او و خانواده پاک و مهربان و لعنت دائمی بر دشمنان خود تا روز دین. اوه خدا، دعا کنید علی بن موسی الریدا مرتضی، امام مومن خالص و استدلال خود را بر روی زمین و از زیر ثروتمندان، دوست شهید، بسیاری از نماز، کامل، خالص، مداوم، مکرر، مترادف، به عنوان بهترین از انچه که من برای یکی از اولین دعا خود را. سلام بر شما ای حاضران محترم و رحمت و برکات خدا. در عنوان کلی چالش های فرهنگی که ما با ان روبرو هستیم و چگونگی مواجهه با انها در سایه قران بزرگ و بیوگرافی عملی سیاره هشتم امام علی بن موسی الرضا و برکت خدا بر او، من تصمیم گرفتم در مورد بخشی از این چالش های فرهنگی صحبت کنم که حمایت از قرائت های متعدد دین است. هنگامی که ما موضوع را به قران کریم ارائه می دهیم، ما این کلمات را می خوانیم: “ای کسانی که ایمان اورده اید، از خدا اطاعت کنید و پیامبر را اطاعت کنید و از شما دفاع کنید” “اگر در چیزی اختلاف دارید، ان را به خدا و رسول بازگردانید، اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید، این بهتر و بهتر تفسیر می شود.”

خوانش های متعدد دین یک بار توسط یک طرح، یک توطئه و اهداف متوسط صادر می شود که با دین در منشا ریشه های ان در وجود خدا مبارزه می کنند و خواستار اتئیسم و انچه که نمی تواند با این دعوت به دست اید، انها به زیر سوال بردن ترتیب پیشگویی، سپس نظم امامت و سپس بخش هایی از دین متوسل شدند. برخی از انها از انگیزه های مخرب شروع کردند و برخی از خانه و جهل خود شروع کردند، زیرا انها نادان هستند. قران بر سر من و احترام من است، اما شما ایه را به یک روش تفسیر می کنید و من ان را به شیوه ای دیگر تفسیر می کنم، و هر دو درست هستند، بنابراین انها به انچه که می خواستند سوره مستقیم را به جای راه مستقیم که قران تایید می کند و هرگز جمع نشده است، حرکت می کنند، “خدا سرپرست کسانی است که ایمان اورده اند، انها را از تاریکی به نور بیرون بیاورید.” تاریکی جمع است و نور مفرد است. و کسانی که کفر ورزیدند، پدر و مادرشان ظالم، انها را از یک نور به تاریکی بیرون می اورند. قران در مورد این دعوت چه می گوید؟ اسلام در مورد این فراخوان چه می گوید؟ ایه قران کریم که ایه پنجاه و نهم سورات نساء است، رنگی است و هنگامی که با هم اختلاف می کنید، می فرماید: اگر در چیزی اختلاف دارید، ان را به خدا و پیامبر بازگردانید. اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید، به این معنی است که هر به قران و پیامبر اشاره نکند، از کسانی است که به خدا و روز قیامت ایمان ندارند. امام امیر المؤمنین (علیه السلام) می گوید که قضات در یک موضوع اختلاف نظر دارند، یکی از انها در یکی از احکام به پرونده پاسخ می دهد، که در ان او با نظر خود و این فاجعه قضاوت می شود و نه با قضاوت خدا. سپس پرونده به قاضی دیگری بازگردانده می شود که در غیر این صورت حکم می کند. انچه حتی شگفت انگیزتر است این است، و سپس قضات با امامی که انها را احضار کرده است، ملاقات می کنند، که انها را منصوب کرده و تمام نظرات انها را اصلاح کرده است. این با یک قضاوت قضاوت می شود و دیگری با قضاوت دیگری قضاوت می شود و امام انها این دو نظر را اصلاح می کند. شگفت انگیزه! امام با تعجب می گوید که فرمانده مؤمنان و خدای انها یک است و پیامبر انها یکی است و هیچ کپی بین این دو قانون مختلف وجود ندارد و کتاب های انها یکی است. به عنوان مثال، این به وسیله تورات یا توسط قران داوری می شود، [نه] همه انها با قران قضاوت می کنند، بنابراین من به انها دستور می دهم. ایا خدا به انها دستور داد که اختلاف نظر داشته باشند و از او اطاعت کنند؟ ایا انها را از او منع کرده و از او نافرمانی کرده اند؟ ایا خدا یک دین ناقص را نازل کرده و انها را برای تکمیل ان یاری کرده است، یا انها با او شریک بودند تا بگویند که خدا راضی است؟! ایا خداوند بر انها یک دین کامل نازل کرده است که پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) ان را انجام نداده است؟ خداوند متعال انچه را که ما در کتاب چیزی بیش از حد انجام داده ایم می گوید و در ان گفته ایم تا همه چیز را نشان دهد و به یاد داشته باشید که کتاب به یکدیگر ایمان دارد و در ان تفاوت وجود ندارد. خداوند متعال می فرماید: حتی اگر از طرف کسی غیر از خدا باشد، در ان تفاوت زیادی می یابند و قران پدیده ای زیبا و درونی عمیق است که شگفتی های ان نابود نمی شود، عجیب بودن ان پایان نمی یابد و تاریکی جز با ان نازل نمی شود. بنابراین مرجع در حل این تفاوت، قران است. در صورتی که در تفسیر قران اختلاف نظر وجود داشته باشد، اختلاف نظر وجود دارد. وقتی به تاریخ برگردیم، گروه گمراه کننده ای نمییابیم که هیچ یک از ایات قران را حفظ نکرده باشد. حتی بدبخت ترین دیگران، عبدالرحمان بن مولجم مرادی، در حالی که شمشیر خود را بر حقیقت و یکتاپرستی بر فرمانده مؤمنان بالا می برد، به یکی از ایات خدا اشاره کرد، قضاوت برای خدا است و نه برای شما، و او به خدا اشاره کرد: “داوری فقط برای خدا است.” گناه کشتن فرمانده مؤمنان، سلام بر او، تحت یکی از ایات قران بزرگ انجام شد، “داوری فقط با خدا است.” این عجیب نیست زیرا ما می خوانیم که قران برای این افراد به یک ابزار و دلیل برای تفاوت تبدیل می شود به جای اینکه ترویج کننده تفاوت باشد. همانطور که توسط خداوند متعال و قران نازل شده است، او به ما در مورد کسانی که می گویند و اگر او سوره را نازل کرد، می گوید: “برخی از انها می گویند کدام یک از شما این ایمان را افزایش داده است، اما کسانی که ایمان اورده اند ایمان خود را در حالی که انها بشارت می دهند، اما کسانی که در قلب خود بیماری دارند، نفرت خود را به نفرت خود افزایش داده اند.” یک سوره قرانی که “کسانی را که در قلبشان بیماری دارند افزایش می دهد” در متن قران بیان شده است. الریان بن صلوات یکی از یاران امام رضا علیه السلام است که ما در حضور و مهمان نوازی او هستیم. او گفت: من به رضا گفتم: سلام بر او، در قران چه می گویید؟ این سوال عجیب به نظر می رسد! مردی از امام می پرسد که در قران چه می گوید. بلکه این همراه بزرگ می خواست امام (ص) جایگاه کتاب خدا را در نظام اسلامی نشان دهد. قران در نظام اسلامی کجاست؟ امام (علیه السلام) به سخنان خداوند می فرماید: از او فراتر نروید و در هیچ چیز دیگری هدایت نشوید که فریب خواهید یافت. با این جمله کوتاه، امام رضا جایگاه قران را در نظام فکری اسلامی به پایان می رساند. کلام خدا، از او پیشى مطلبید و مردم را راه ننمایید که فریب خواهید یافت. امام امیر المؤمنین (علیه السلام) در نهج البلاغه می گوید: امام مهدی نعمت و درود خدا بر او را توصیف می کند و خدا او را به سرعت تسکین می دهد و می گوید: “عشق به هدایت مهربان است اگر انها هویت را هدایت کنند.” هنگامی که فکر بین انها می شود … خانه از ذهن من به جواهر فروش رفت … اون میگه… حالا دیگه از ذهنم رفته خونه… فکر بین انها تبدیل به یک راهنمای است که در خدمت میز. شعر زیبای او. کره سینه خود را از بین ببرید و اجازه دهید اب را گسترش دهد و متوجه شوید که کافر هستید و روزانه اولین مؤمنی نباشید که ناسپاس است، همه مردم به طور جمعی هستند و همه فکر یک باور است. این توضیح می دهد که چگونه فکر تبدیل به یک راهنمای برای خدمت به معده می شود. برای خدمت به هوس ها. حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) این معنا را توصیف می کند و می گوید که امام می اید و شور و شوق را به هدایت می دهد و برده باید تابع اعتقاد باشد و نه اعتقادی که وابسته به احساسات است. اگر انها راهنمایی در مورد هویت را تبدیل کنند. بنابراین، دو راه وجود دارد، یکی که هویت را به هدایت می دهد، که مسیر حقیقت است، و دیگری هدایت هویت را می دهد. این احاطه شده است و امام مهدی، دعاهای خدا و درود بر او، می گوید و نظر خود را به قران می دهد و این در توصیف امام مهدی است اگر انها با قران همدردی می کنند. حضرت شیخ مصباح یزدی ممکن است روح خود را در ارامش قرار دهد، او مثالی از توضیح این [در یک ایه] نقل می کند: “و انها خبر دو پسر ادم را در حقیقت برای انها خواندند، زمانی که انها یک هدیه اوردند، و از یکی به دیگری بازخرید شد” داستان در قران کریم. او می گوید که این ایه درگیری بین طبقه کارگر را که توسط حاب نمایندگی می شود و طبقه استعمار شده استثمار شده، بورژوازی و سرمایه داری، به نمایندگی از قابیل توضیح می دهد. این ایه نشان دهنده تضاد بین این دو نیرو بر اساس نظریه دیالکتیکی و نظریه مارکسیسم است؛ این نشان دهنده درگیری است. او این را می گوید و سپس یکی از مفسران در راه او امد و این است که چگونه او با قران بازی می کند و انها باید کلاغ در این داستان داشته باشد. چه کلاغ توضیح می دهد در این ایه گفت: یکشنبه دیگر کلاغ مثل روحانیت است و این است که چگونه شما توضیح داستان درگیری بین دو پسر ادم. اینها امامان هستند که هویت را هدایت میکنند. قران را می شناسند که در برخی از سخنان فرمانده مؤمنان، صلى الله علیه وسلم، در توصیف قران امده است که هر این کار را در مقابل او انجام داد، او را به بهشت برد و هر ان را پشت سر او قرار داد، او را به جهنم برد. چه معنایی دارد که جلوی او ان را انجام دهید؟ این بدان معنی است که ذهن خود را به قران وابسته می کند. چشم انداز او تابع قران است. او در حضور قران نشسته است و هر او را در پشت یک عیاشی به اتش بکشد و بعد از او کسی است که هدایت هویت را می داند. نمونه هایی از این شگفتی ها از این زمان متولد نشده است. ما در تفسیر کلمات خداوند متعال می گوییم: “خدا، پادشاه اسمان ها و زمین، هر چه بخواهد می افریند و به هر که می خواهد، دختر می دهد. و هر که را خواهد به یاد اورد. یا از مرد و زن با انها ازدواج کند و هر را که بخواهد عقیم کند، زیرا او قادر مطلق است.

یحیی بن اکتام، مردی مشهور که قاضی بود. او باید از کلام خداوند مستقل باشد یا با انها زن و مرد ازدواج کند. از انها چه میفهمد؟ از انها درک می شود که مجاز بودن بی اخلاقی درک شده است. میان یاد و خاطره و بین زن و زن و این چیزی است که او ماشین رسانه ای خیانت همجنسگرایان می نامد. قران کریم ان را زشت می نامد. این وظیفه ماست که از بیان قران استفاده کنیم و این زشت است. این عکس در رسانه های اجتماعی از پاپ پس از دانش او، دانش انها ظاهر شد. این در زمان امام علی هادی بود، سلام بر او. او ان را در فرمول بندی یک سوال برای امام هادی، صلح بر او قرار داده است. امام پاسخ داد: او گفت: “او مردان و زنان مطیع از الحین را ازدواج می کند.” و زنان مطیع، زنان هستند. خدا نکند که انچه را که من بر روی خودتان نپوشیدم، شما چیزهایی را به خودتان تحمیل کنید. مجوز لازم است برای ارتکاب مچ دست. این حدیث در سطح وسایل بخش چهاردهم، صفحه 347، در مورد تفسیر حدیث اپیکال 16914 ذکر شده است. اینها که امروز با انها روبرو هستیم، خوانشهای متعدد دین همانطور که ذکر شد، در دوران امامان بسیار حضور داشتند. بله، یک سوال خوب وجود دارد که مطرح می شود: تفاوت هایی بین ارجاعات مذهبی در مسائل وجود دارد. من می گویم این تفاوت ها و این تفاوت ها توسط یک دیوار قرمز تعریف می شود. دیواری از نوارهای قرمز این تفاوت ها اشتی ناپذیر است، تا زمانی که ما به نظر معصوم برسیم، دعاهای خدا و صلح بر او باشد. زهرا در خطبه فدقی روشن! روشن! حضرت زهرا (سلام الله علیها) در خطبه خود فرمود: امامت ما را به نظام فرقه تبدیل کنید. تمایز و تفاوت به دلیل حذف وزن کمتر از عرصه زندگی و تفکر تجدید شده است. ما مکتب شیعه قومی در سایه غیبت هستیم – ما اجازه می دهیم طیف وسیعی از تفاوت ها. این تفاوت ها به این معنی نیست که همه نظرات درست هستند اما تبرئه می شوند. از انجا که ممکن نیست برای رسیدن به کلمات امام معصوم علیه السلام بر او. من این را می گویم و از خدا برای من و شما طلب امرزش می کنم و دعاها و درود بر اقای ما محمد و خانواده پاک او و درود بر شما و رحمت و برکات خدا.

……………………………………………………………………………………………………………………………………..

14.مصاحبه با استاد محمد زراقط از لبنان                                                          

موضوع : الدراسات القرآنیة فی الغرب ومسؤولیة الحوزات العلمیة

) سیری در اندیشه های قرآنی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام (

بسم الله الرحمن الرحیم وصلی الله علی محمد وآله الطیبین الطاهرین. الأعزاء جمیعا الإخوة والأخوات السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته.

هذان الرأیان المطروحان أن الإسشراق والمستشرقین یدرسون الشرق لیتعرفوا علیه أو یدرسونه لیصنعوه بالطریقة التی یرونها مناسبة. هذان الرأیان مطروحان والمجال لا یتسع لترجیحهما علی الآخر. إلی درجة یمکن أن ندعی أن الغرب نفذ إلی کثیر من الزوایا التی ربما لا نعرفها نحن أو علی الأقل بعضنا لا یعرفها إلا ربما المتخصصین. بعد أن درس المجتمعات وأحوالها وأوضاعها تمهیدا لإستعمارها أو السیطرة علیها بأشکال مختلفة إلی دراسة الأفکار والعلوم الإسلامیة التی نعرفها ونفاجئ بین فترة وأخری بدراسات معمقة علی الأقل یدعی أصحابها أنهم یستطیعون التفاخر فیها أو بها علی الدراسات الإسلامیة وهنا مثلا أشیر إلی نموذج سریع للکاتب الإمریکی مایکل کوک. هذا الکتاب عنده دراسات فی الإسلام وواحدا من دراساته کتابه الکبیر فی الحجم والدقیق إلی درجة کبیرة علی الرغم من کثیر من المشکلات والأمور التی نختلف معه فیها لکنه کتاب علمی وهو کتابه عن الأمر بالمعروف والنهی عن المنکر فی الإسلام عند المذاهب الإسلامیة. ویدعی عن معرفة أن هذا الکتاب فی حجمه وسعته وتتبعه [فی] الأمر بالمعروف والنهی عن المنکر لیس له مثیلا فی العالم الإسلامی إلا کتاب فلان یسمیه ویبرر تفوق ذاک الکتاب علی کتابه من بعض الجهات والنماذج کثیرة جدا وأما فی القرآن علی وجه التحدید فلم تبدأ الدراسات القرآنیة مع المستشرق الآلمانی تيودر نولدکه وطبعا لم تنته بوفاته وإنما بدأت قبل ذلک بفترة طویلة ومازالت مستمرة ویبدو أنها سوف تبقی تطابع إهتمامها بالقرآن لتحقیق الأغراض التی یصبون إلیها هم وتوسعت الدراسات القرآنیة الغربیة ودراسات الغربیین القرآن إلی درجة کبیرة یمکن تصنیفها إلی مجالات متعددة؛ المجال الأول هو الترجمة وهو أقدم ما فعله المستشرقون أو غیر المسلمین سواء کان من المستشرقین أو غیر المستشرقین مع القرآن الکریم. فقد بدأ تعرف اولئک المستشرقین علی القرآن الکریم من العصور القدیمة والمبکرة قدیما جدا ثم تطور هذا الإهتمام إلی أن أخذ طابعه العلمی وبعضهم ینسب تحول الدرس القرآنی عند الغرب من طبیعة تبشیریة حجاجیة تهدف إلی الرد علی الإسلام ومناقشته إلی بحث علمی یرجع ذلک إلی من یسمونه بشیخ الدراسات القرآنیة فی الغرب وهو الذی أشرت إلیه وهو تیودر نولدکه. منذ هذا الرجل فما بعد تحول البحث القرآنی فی الغرب إلی حقل رسمی للبحث العلمی وتطور الإهتمام وتنوع إلی هذه المجالات التی أعرضها بسرعة وأکتفی بالعدد الأقل من الأمثلة. فإذا الترجمة التی بدأت مبکرا والباحث فیما نسمیه نحن بعلوم القرآن ویغلب علیهم الإهتمام بتاریخ القرآن وطبعا أهدافهم من درس تاریخ القرآن، أهداف واضحة یعرفها المهتمون بهذا المجال، الدراسات المقارنة بین القرآن وبین الکتب الدینیة الأخری وعلی الوجه الخصوص العهدین التوراة والإنجیل وطبعا هذا لتحقیق أهدافهم الخاصة بهم، الدراسات التفسیریة علی الوجه الخصوص ما یمکن أن نسمیه بالتفسیر الموضوعی لدرس مجموعة من الموضوعات والقضایا التی طرحت فی القرآن الکریم وللقرآن الکریم فیها دور وبعضها وصل إلی درجة عالیة من ربما نحن لم نعتد علی مثل هذه الدراسات مثلا درس أحدهم الآیات الإقتصادیة فی القرآن الکریم جمع هذه الآیات ودرسها لیرتب علیها أثرا حاصله أن القرآن الکریم فی بعده الإقتصادی أو فی لغته الإقتصادیة تأثر بالعقل العربی الذی کان رائجا فی تلک الفترة وهو عقل تجار أهل مکة فبذلک خطبهم بلغته وبالطریقة التی یفهمونها وهذا ما یمکن أن نسمیه أیضا مضافا إلی أنه تفسیر موضوعی علی طریقتهم، الهدف منه هو المجال الذی یٌعرف بالتبادل أو التأثر الثقافی للقرآن الکریم بالبیئة التی نزل فیها. أیضا من المجالات التی تطرح أو یدرس فیها القرآن فی الغرب هو الإهتمام بلغة القرآن، اللغة بمعناها الواسع والواضح، سواء کانت اللغة بمعنی ما نسمیه فی أدبیاتنا أو ببیئتنا بفقه اللغة أو لا، ما یمکن أن نعطیه أسماء أخری لکن اللغة القرآنیة هی واحدة من الإهتمامات الکبیرة. طبعا أکتفی بهذا ویٌصور ویُنشر هذا إذا أردنا أن نعبر أو نشیر إلی الأوعیة التی تنشر فیها هذه الدراسات المتنوعة، یمکن أن نشیر إلی الکتب الکثیرة جدا إلی درجة یشعر من یدرس القرآن من الغربیین أنه لا یحتاج إلی أن یقرأ أی کتاب عربی یستطیع أن یعرف علی الأقل یدعون ذلک، أن یتعرف إلی القرآن بدقة دون أن یطلع علی أی کتاب کتب باللغة العربیة ووُجدت مثل هذه التجارب التی یعتزون بها مثلا أذکر أننی إطلعت من فترة علی کتاب لأحد المسلمین الباکستانیین الذین درسوا فی الغرب وألف کتابا بعنوان معنی الإسلام أو ما هو الإسلام فی معنی أن تکون مسلما. بنی کتابه علی هذه القاعدة وهو أن یدرس الإسلام دون أن یرجع إلی أی کتاب عربی وأکتفی وهو وضع هذه قاعدة لکتابه وأکتفی بدراسة الإسلام فقط بما کتب باللغة الأجنبیة وتوفرت لدیه مصادر بالمئات إستطاع من خلالها، وُفق أم لیُوفق، هذا أمر آخر لکن هو یدعی هذا. فی القرآن أیضا مثل هذه الدعوة موجودة. فالکتب کثیرة أیضا المقالات والمجلات أستطیع أن أقول عندهم علی الأقل عشرات المجلات متخصصة بالدرسات القرآنیة أو المتخصصة فی الدراسات الإسلامیة عموما والدراسات القرآنیة جزء منها. والقالب الآخر الذی یُنشر فیه هذا الفکر هو الموسوعات ودوائر المعارف القرآنیة علی وجه التحدید ولیست دوائر المعارف العامة وأکتفی بالإشارة إلی عمل ضخم إستمر بالإشتغال علیه إلی سنوات وهو موسوعة لایدن أو لیدن للدراسات القرآنیة. وأیضا هذه إشارة إلی ما هو موجود فی الغرب فی هذا المجال. وأما مسئولیتنا نحن أهل الحوزة وما نحن مطالبون به.

أولا لا نستطیع أن نتجاهل هذه الدراسات. هذه الدراسات موجودة سواء وافقنا علیها أو لم نوافق علیها هی موجودة وتؤثر علینا بشکل غالبا مع الأسف الشدید بطریقة سلبیة والمخاطب بها فی هذا العصر لم یعد الإنسان الغربی وحده بل المخاطب بهذه الدراسات وبهذه العلوم والمعارف ونحن سواء کان فی وقتها من قبل المسلمین الذین یعرفون اللغة التی تنشر فیها هذه الدراسات أو عبر الترجمة عندما تترجم هذه الدراسات إلی اللغة العربیة وتعود إلینا ونشاهد کثیرا من التأثر من قبل المسملین وبعضهم من الباحثین ولیسوا فقط من الناس الهواة للإطلاع علی الفکر الإسلامی فأیضا هی تؤثر علینا لا نستطیع تجاهلها وبالتالی ینبغی أن یکون لنا موقف منها. لکن إذا بقیت تسیر الأمور بالطریقة التی تسیر علیها الآن فی الحوزة العلمیة؛ یبدو أننا لا ننجح علی الأقل بشکل کامل فی التعامل معها بالطریقة المناسبة لأن بعض شروط التعامل مع هذه الدراسة غیر متوفرة. واحدا من الأدوات الضروریة التی نحتاج إلیها للتعامل مع هذه الدراسات هو اللغة. وأقصد باللغة نموذجین أو معنیین. الأول هو اللغة التی تسمح لنا بالإطلاع علی هذه الدراسات فی وقتها ولیس فی فترة متأخرة. فهذه الکتابات تکتب بلغات متنوعة هی کل اللغات الأوروبیة الحیة التی یکتب بها سواء کانت اللغة الإنجیلیزیة أو الفرانسیة أو الألمانیة أو ما شابه ذلک من اللغات التی یهتم أهلها بمستوی أو آخر بدراسات قرآنیة ومع الأسف الشدید لم تتحول دراسة اللغات الأجنبیة فی الحوزة العلمیة إلی بدیهة من البدیهیات لا أنکر أن عندنا ولله الحمد فی هذا العصر أحوالنا تحسنت إلی درجة کبیرة فعندنا عدد کبیر من الحوزویین الذین یتقنون اللغة الأجنبیة لکن أحسب أننا لم نصل إلی الحد الذی یکتفی به. علی الأقل فی اللغات الأخری غیر اللغة الإنجلیزیة. هذه نقطة ضعف ینبغی أن تجبر فی الحوزة العلمیة وأن یتحول الإهتمام باللغات الأجنبیة إلی أهم کی لا یبق الأمر مثلا کما حصل مع کتاب نولدکه فی تاریخ القرآن عندما عیرنا أحد المثقفین فی إیران بأن هذا الکتاب کُتب منذ خمسین أو ستین سنة وحتی الآن لم نجد ردا علیه ولم نجد ترجمة له باللغة الفارسیة أو العربیة أو ما شابه ذلک من اللغات الإسلامیة. هذا معنی أول من اللغات. المعنی الثانی من الدرس اللغوی؛ هو الأدوات اللغویة التی هی بدیهیة فی بیئاتهم. یعنی طالب الدراسات الإسلامیة فی أی جامعة من الجامعات الغربیة لا یستطیع أن یتابع دراسته إلا إذا درس اللغتین من اللغات القدیمیة وهی اللغة السریانیة واللغة العبریة. هاتان الأداتان تبنی علیهما الکثیر من الأفکار والمواقف التی یصدرها هؤلاء المشتغلون علی الدراسات القرآنیة ووصل بهم الأمر إلی مستوی من الجرئة الغیر العلمیة وأعترف أنه جرئة غیر العلمیة لکن فی النهایة هذا کلام یطرح ویترک أثره وتترتب علیه نتایج قد لا نرضی بها ولا نقبلها أن یدعی مثلا أن القرآن الکریم هو ترجمة سیئة لکتاب کتب أو لنصوص کتبت باللغة السریانیة. مناقشة هذه الفکرة تحتاج إلی إتقان ومعرفة باللغة السریانیة کما یعرفها هؤلاء. النقطة الأخیرة التی ینبغی أیضا أن تتوفر فی حوزاتنا العلمیة هی التقنیات المعاصرة التی تساعدنا علی درس القرآن الکریم بنفس أسلوبهم وطریقتهم وهنا أکتفی بمثال وهو مثال مخطوطات صنعاء. مخطوطات صنعاء أثیرت ضجة کبیرة وطویلة وعریضة علیها وإعلام وصحف ومؤتمرات وما شابه ذلک؛ لماذا؟ لأنه توفر لأحد المستشرقین الذین إطلعوا علی هذه الدراسات أن یصور بضعة أوراق من هذه المخطوطات فیکتشف أن تحت الخط الظاهر خطا آخر. فبنی وهذه التقنیة لیست متوفرة أو علی الأقل بعضنا لا یعرف فیها وربما إذا سعینا نصل إلی مثل هذه التقنیات وهی متوفرة فی عدد من مجتمعاتنا الإسلامیة لکنها لیست جزءا من الأدوات التی نلتفت إلی تعاملنا مع الأمور فی الحوزة العلمیة فهو إکتشف أن تحت هذه الصفحات مکتوب قرآن بطریقة أخری فأعتبر ذلک تطویرا للقرآن الکریم. القرآن کان یکتب بطریقة وکان یعنی متوفرا بلغة أو بنمط معین ثم محیت تلک النسخة القدیمة وأعید الکتابة الجدیدة علیها وهکذا وبقی یردد هذه الفریة لسنوات. ثم بعد ذلک عندما کثر النقاش بوساطة إکتشف أحدهم أو طرح أحدهم إحتمالا أن هذه الجلود التی یدرسها هذا الرجل هی أدواة کانت تستخدم للتدرب علی کتابة القرآن فکتب علیها فی المرة الأولی ثم محیت الکتابة وصححت بطریقة جدیدة وهکذا. شاهد من هذه الفکرة أن هذه الأدوات لیست جزءا من البدیهیات التی نتعامل معها بین ما هی کذلک وأو أعطی مثالا وأختم به فی هذا المجال أیضا. طویلا دُعی أن القرآن الکریم کتب فی أوقات متأخرة. ثم مؤخرا أکتشف وأظن الإخوة أکثرهم أو جمیعهم سمع بهذه الفکرة کشفت مخطوطة هی عبارة عن صفحتین من القرآن الکریم موجودة ضمن أوراق أخری ونتیجة الفحص الکربونی لهذه الأوراق تبین أن هذه الأوراق کتبت قریب فی عصر إما فی عصر النبی صلی الله علیه وآله أو فی عصر قریب من عصره ما یثبت کذب الإدعاء أو عدم صحة إدعاء الإستشراق الغربی بأن القرآن تأخر تدوینه إلی فترة متأخرة فلو کانت هذه الأدوات متوفرة بین أیدینا لسبقنا الغربیین إلی إثبات مثل هذه الأمور بطریقتهم وبلغتهم وبأسلوبهم. إذا القرآن الکریم هو الرکن الأساسی الذی نستند إلیه هو کتاب الله سبحان الله وتعالی والآخرون المشتغلون علیه یصلون إلی نتایج لا ترضینا ولابد لنا نحن بقیام واجبنا تجاهه. عسی الله سبحانه وتعالی لی ولکم أن یوفقنا لأداء ما علینا تجاه القرآن والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته.

ترجمه

به نام خداوند بخشنده مهربان، خداوند محمد و خانواده پاک او را برکت دهد. برادران و خواهران عزیز، درود بر شما و رحمت و برکات خدا. این دو دیدگاه این است که شرق شناسی و شرق شناسان شرق را مطالعه می کنند تا ان را بدانند یا ان را مطالعه کنند تا ان را به روشی که مناسب می بینند. این دو دیدگاه روی میز هستند و جایی برای اولویت دادن به انها نسبت به دیگری وجود ندارد. تا چه حد می توان ادعا کرد که غرب به زوایای بسیاری نفوذ کرده است که ما نمی دانیم یا حداقل برخی از ما می دانیم که فقط متخصصان می دانند. پس از مطالعه جوامع و شرایط و ضوابط انها در اماده سازی برای استعمار انها یا کنترل انها به اشکال مختلف، برای مطالعه ایده ها و علوم اسلامی که ما می شناسیم و هر از گاهی با مطالعات عمیق شگفت زده می شویم، حداقل صاحبان انها ادعا می کنند که می توانند در مورد انها یا انها در مطالعات اسلامی به رخ کشیدن، و در اینجا، به عنوان مثال، من به یک مدل سریع از نویسنده امریکایی مایکل کوک اشاره می کنم. این کتاب مطالعاتی در اسلام دارد و یکی از مطالعات او کتابی با اندازه و دقت بسیار است، علیرغم بسیاری از مشکلات و چیزهایی که ما با او مخالفیم، اما این یک کتاب علمی است که کتاب او در مورد ترویج فضیلت و ممنوعیت فساد در اسلام بر اساس فرقه های اسلامی است. او ادعا می کند که می داند که این کتاب در اندازه، ظرفیت و ردیابی ان [در] فرمان فضیلت و ممنوعیت فساد در جهان اسلام هیچ شباهتی ندارد، مگر کتاب چنان و چنان که ان را می نامد و برتری ان کتاب را بر کتاب خود از برخی از بخش ها و مدل ها بسیار زیاد است، اما در قران به طور خاص، مطالعات قران با شرق شناس المانی تئودور نولدکه اغاز نشده است، و البته با مرگ او به پایان نرسید، اما مدت ها قبل از ان اغاز شد و هنوز هم ادامه دارد و به نظر می رسد که علاقه خود را به قران برای رسیدن به اهدافی که مطالعات قرانی غربی و مطالعات غربی قران را تا حد زیادی گسترش داده است که می تواند به زمینه های مختلف طبقه بندی شود؛ زمینه اول ترجمه است که قدیمی ترین چیزی است که شرق شناسان یا غیر مسلمانان، چه شرق شناسان و چه غیر شرقی ها، با قران کریم انجام داده اند. اشنایی ان شرق شناسان با قران کریم از دوران باستان و اوایل بسیار قدیمی اغاز شد و سپس این علاقه به شخصیت علمی ان توسعه یافت و برخی از انها تحول درس قران در غرب را از ماهیت مبلغ با هدف پاسخ به اسلام و بحث در مورد ان به تحقیقات علمی به دلیل به اصطلاح شیخ مطالعات قرانی در غرب، که من به ان اشاره کردم که تودور نولکه است. از زمان این مرد به بعد، تحقیقات قرانی در غرب به یک زمینه رسمی تحقیقات علمی تبدیل شده است و علاقه و تنوع به این زمینه ها توسعه یافته است، که من به سرعت ارائه می دهم و با کمترین نمونه ها کافی است. اگر ترجمه ای که در اوایل اغاز شد و محقق در انچه که ما علوم قران می نامیم و انها تمایل دارند به تاریخ قران و البته اهداف خود در مطالعه تاریخ قران علاقه مند باشند، اهداف روشن شناخته شده برای علاقه مندان به این زمینه، مطالعات تطبیقی بین قران و بین سایر کتاب های مذهبی، به ویژه تورات و انجیل، و البته این برای رسیدن به اهداف خود است، بدون خواندن هیچ کتابی به زبان عربی و من چنین تجربیاتی را پیدا کردم که انها را گرامی می دارند، به عنوان مثال، به یاد می اورم که کتابی از یک مسلمان پاکستانی را خواندم که در غرب تحصیل کرده بود و کتابی با عنوان “اسلام به چه معناست یا اسلام به چه معناست” نوشتم. او کتاب خود را بر اساس این قاعده ساخته است، که مطالعه اسلام بدون اشاره به هیچ کتاب عربی است، و کافی است که این پایه را برای کتاب خود قرار دهد و تنها اسلام را با انچه که به زبان خارجی نوشته است، مطالعه کند و صدها منبع داشت که از طریق ان توانست، به گفته ام لیوف، این موضوع دیگری است، اما او این را ادعا می کند. در قران نیز چنین فراخوانی وجود دارد. همچنین کتاب ها و مجلات زیادی وجود دارد و می توانم بگویم که انها حداقل ده ها مجله تخصصی در مطالعات قرانی یا به طور کلی در مطالعات اسلامی دارند و مطالعات قرانی بخشی از انها است. قالب دیگری که این اندیشه در ان منتشر می شود، دایره المعارف ها و محافل دانش قرانی در مواجهه با ویژگی است، نه دایره المعارف های عمومی، و من کافی است به یک کار بزرگ اشاره کنم که سال ها به کار بر روی ان ادامه داده است، که دایره المعارف لیدن یا لیدن مطالعات قرانی است. این نیز اشاره به انچه در غرب در این منطقه یافت می شود. در مورد مسئولیت ما، ما مردم حوزه علمیه هستیم و انچه را که باید انجام دهیم.

به انچه در غرب در این منطقه یافت می شود. در مورد مسئولیت ما، ما مردم حوزه علمیه هستیم و انچه را که باید انجام دهیم. اول، ما نمی توانیم این مطالعات را نادیده بگیریم. این مطالعات وجود دارد، چه ما با انها موافق باشیم یا نه، انها وجود دارند و اغلب ما را تحت تاثیر قرار می دهند، متاسفانه، به شیوه ای منفی، و مخاطب در این دوره دیگر تنها مرد غربی نیست، بلکه کسی است که با این مطالعات و این علوم و دانش مورد توجه قرار می گیرد، و ما چه در ان زمان توسط مسلمانانی که زبان این مطالعات را می دانند یا از طریق ترجمه زمانی که این مطالعات به عربی ترجمه می شوند و به ما باز می گردند و ما تاثیر زیادی از مسلمانان و برخی از انها می بینیم. محققان نه تنها افراد اماتور برای یادگیری در مورد تفکر اسلامی هستند، بلکه بر ما نیز تاثیر می گذارند که ما نمی توانیم نادیده بگیریم و بنابراین ما باید موضعی در مورد انها داشته باشیم. با این حال، اگر همه چیز همچنان به کار خود ادامه دهد، به نظر می رسد که ما حداقل در برخورد با ان به روش مناسب موفق نیستیم، زیرا برخی از شرایط برای مقابله با این مطالعه در دسترس نیست. یکی از ابزارهای لازم برای مقابله با این مطالعات، زبان است. منظورم در زبان دو مدل یا دو معنی است. اولین زبان است که به ما اجازه می دهد تا این مطالعات را به موقع و نه در تاریخ بعد ببینیم. این کتاب ها به زبان های مختلفی نوشته شده اند، که تمام زبان های زنده اروپایی هستند که در ان نوشته شده اند، چه انگلیسی، فرانسوی، المانی یا زبان های مشابه که مردم انها در یک سطح یا دیگری در مطالعات قرانی علاقه مند هستند، و متاسفانه انها تبدیل نشده اند فرانسوی یا المانی یا زبان های مشابه که مردم انها در یک سطح یا دیگری به مطالعات قرانی علاقه مند هستند، و متاسفانه مطالعه زبان های خارجی در حوزه علمیه به یک اصل بدیهی تبدیل نشده است، من انکار نمی کنم که ما، ستایش خدا، در این دوره، شرایط ما تا حد زیادی بهبود یافته است، همانطور که ما تعداد زیادی از حوزه های علمیه داریم که به زبان خارجی مسلط هستند، اما من فکر می کنم که ما به حد کافی نرسیده ایم. حداقل در زبان های غیر انگلیسی. این ضعفی است که باید در حوزه علمیه تحمیل شود و علاقه به زبان های خارجی باید به مهمترین انها تبدیل شود تا موضوع باقی نماند، برای مثال، همانطور که در کتاب نولدهکه در تاریخ قران اتفاق افتاد، زمانی که یک روشنفکر در ایران به ما گفت که این کتاب پنجاه یا شصت سال پیش نوشته شده است و تا کنون پاسخی به ان پیدا نکرده ایم و ترجمه ای از ان را به زبان فارسی یا عربی یا مشابه اسلامی پیدا نکرده ایم. این اولین معنای زبانهاست. معنای دوم درس زبان، ابزارهای زبانی است که در محیط خود بصری هستند. یک دانشجوی مطالعات اسلامی در هر دانشگاه غربی نمی تواند تحصیلات خود را ادامه دهد مگر اینکه دو زبان باستانی، سوری و عبری را مطالعه کند. این دو ابزار بر اساس بسیاری از ایده ها و نگرش های صادر شده توسط کسانی است که در مطالعات قرانی کار می کنند و به سطحی از جسارت رسیده اند که علمی نیست و من اعتراف می کنم که جسورانه غیر علمی است، اما در نهایت این کلمه ای است که مطرح می شود و تاثیر خود را بر جا می گذارد و نتایجی دارد که ممکن است ما قبول نکنیم و قبول نکنیم که ادعا کنیم، به عنوان مثال، قران کریم ترجمه بدی از یک کتاب یا متون نوشته شده به زبان سوریه است. بحث در مورد این ایده نیاز به تسلط و دانش زبان سوریه به عنوان انها ان را می دانند. اخرین نکته ای که باید در حوزه های علمی ما نیز در دسترس باشد، تکنیک های معاصر است که به ما کمک می کند تا قران کریم را به همان شیوه و روش انها مطالعه کنیم، و در اینجا من با یک مثال کافی است، که نمونه ای از نسخه های خطی صنعا است. نسخه های خطی صنعا باعث تحریک زیادی شده است، طولانی و گسترده بر روی انها، رسانه ها، روزنامه ها، کنفرانس ها و مانند ان؛ چرا؟ زیرا این امکان وجود داشت که یکی از مستشرقانی که این مطالعات را دیده بود از چند برگ از این نسخه های خطی عکس بگیرد و کشف کند که زیر خط نشان داده شده خط دیگری است. ساختار این تکنولوژی در دسترس نیست یا حداقل برخی از ما در مورد ان نمی دانیم و شاید اگر ما به دنبال دستیابی به چنین فن اوری هایی هستیم و انها در تعدادی از جوامع اسلامی ما در دسترس هستند، اما انها بخشی از ابزارهایی نیستند که ما به برخورد با مسائل در حوزه علمیه توجه می کنیم کشف شده است که در زیر این صفحات قران به روش دیگری است، بنابراین من ان را توسعه قران کریم می دانم. قران به نوعی نوشته شده بود و به معنای در دسترس بودن به یک زبان یا به سبک خاصی بود، سپس نسخه قدیمی پاک شد و نسخه جدید بر روی ان بازنویسی شد و به همین ترتیب و او سالها این افترا را تکرار کرد. سپس پس از ان، هنگامی که بحث های زیادی با میانجیگری وجود داشت، کسی کشف کرد یا کسی این احتمال را مطرح کرد که این پوست هایی که این مرد مطالعه می کرد، ابزارهایی بودند که برای تمرین نوشتن قران استفاده می شداو برای اولین بار روی ان نوشت و سپس نوشتن را پاک کرد و ان را به شیوه ای جدید و غیره اصلاح کرد. از این تفکر شاهد باشید که این ابزارها بخشی از اصول موضوعی نیستند که ما با انها برخورد می کنیم و یا نمونه ای را ارائه می دهیم و با ان در این زمینه نیز نتیجه می گیریم. مدتها ادعا می کرد که قران کریم در زمان های بعد نوشته شده است. سپس اخیرا کشف کردم، و فکر می کنم اکثر یا همه برادران، از این ایده شنیده اند، من یک نسخه خطی را کشف کردم که دو صفحه از قران کریم است که در میان مقالات دیگر یافت می شود، و نتیجه بررسی کربن این مقالات نشان می دهد که این مقالات در دوران پیامبر (ص و برکت خدا بر او و خانواده اش) و یا در دوران نزدیک به دوران او نوشته شده است، که اثبات دروغ ادعا یا بی اعتباری ادعای شرق شناسی غربی است که قران در تدوین ان تا اواخر دوره به تاخیر افتاد، اگر این ابزار بین دست ما در دسترس بود. ما از غربیها جلوتر بودیم تا چنین چیزهایی را به روش خودشان، به زبان خودشان و به روش خودشان ثابت کنیم. بنابراین، قران ستون اصلی است که ما به ان تکیه می کنیم این است که کتاب الله سبحان الله و خداوند متعال و دیگرانی که بر روی ان کار می کنند به نتایجی می رسند که ما را راضی نمی کند و ما باید وظیفه خود را در قبال ان انجام دهیم. خداوند به ما کمک کند تا انچه را که باید در برابر قران انجام دهیم و سلام بر شما و رحمت و برکات خداوند بر شما باد.

15.مصاحبه با استاد  علی آل قویش

سلام علیکم

سوال : کم مرکز للبحث القرآنی موجوده فی بلدکم اللبنان الشرقی ؟

جواب : بسم الله الرحمن الرحیم یعنی عادتا موضوع القرآن و الاهتمام بالقرآن کتجوید و تدریس و حلقات قرآنیه هذه لم تکن قدیمه جدا کان یجد عندنا فی لبنان عادات ان الاطفال کانوا یدرسونهم القرآن یعنی کما یعلمونهم اللغه العربیه او الخط او القراء و الکتابه ایضا یعلمونهم القرآن هذه کانت موجوده فی کل القرا و المدن فی داخل لبنان و فی جبل عامل فی التحدید لکن بالمرحله الاخیره نشات جمعیات تعلم القرآن الکریم یعنی لها مدیر و لها اساتذه و لها مدربون یعلمون التجوید و الترتیل و ایضا لهم علاقه مع الجمهوریه الاسلامیه و غیرها فیجد الیوم عندنا جمعیه لتعلیم القرآن الکریم یجد بعض المهتمین فی موضوع القرآن الکریم هناک بعض الاخوه اسمه شیخ علی خازم صنع متحف حول القرآن و آثار القرآن و یتطور الان الحمدلله هذا الموضوع بداء یتطور داخل لبنان بدات هناک سهرات قرآنیه فی شهر رمضان یجد شی جید.

ترجمه :

س: چند مرکز برای تحقیقات قرانی در کشور شما، شرق لبنان وجود دارد؟

پاسخ: به نام خدا، رحمان، مهربان، معمولا به معنای موضوع قران و علاقه به قران به عنوان خواندن، اموزش و محافل قرانی است. اینها خیلی قدیمی نبودند. ما در لبنان اداب و رسومی داشتیم که کودکان به انها قران می اموختند، به این معنی که انها عربی، خوشنویسی یا خواندن و نوشتن و همچنین اموزش قران به انها را اموزش می دادند. این در تمام روستاها و شهرهای لبنان و در جبل امل در تعریف وجود داشت، اما در مرحله اخر، انجمن هایی که قران را اموزش می دهند، تاسیس شد. مدیر و استادان و مربیان اموزش زیر و بمی صدا و قرائت و همچنین رابطه با جمهوری اسلامی و دیگران پیدا کردن امروز ما یک انجمن برای اموزش قران کریم می یابد برخی علاقه مند به موضوع قران کریم وجود دارد برخی از برادران به نام شیخ علی خازمی ساخته شده یک موزه در مورد قران و اثرات قران و در حال حاضر در حال توسعه، ستایش به خدا، این موضوع شروع به توسعه در داخل لبنان، شب قرانی در ماه رمضان اغاز شد پیدا کردن چیزی خوب است.

سوال :  ماهو دور القرآن الکریم فی تقارب التوحید فی اتجاه الامه الاسلامیه؟

جواب : طبعا نحن لما نتحدث حول وحدت المسلمین ان المسلم هو من تشهد الشهادتین یعنی قال (اشهد ان لا الله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله ) یصبح مسلما یحقن بذالک دمه و ماله و عرضه هذا الاسلام اللفظی یحتاج الا ترجمه الترجمه العملیه لهو القرآن النبی لذالک الیوم المسلمون یهتمون الی رسول الله و الی القرآن اختلفوا علی غیر هذا و لم یختلفوا علی القرآن الکریم او لم یختلفوا علی نفس النبی (ص) لذالک یبقی عنوان النبی او عنوان القرآن عنوان جامع للوحده المسلمین انه بینکم ایها المسلمون یجد بینکم مشترکات اساسی هو الاشهادتین و القرآن و لایجوز ان تفترقوا و حینئذ یصبح دمکم حرام علی بعضکم و عرضکم و اموالکم و کل من تشاهد الشهادتین و کل من آمن بهذا القرآن حقن دمه و ماله و عرضه و بهذا نخرج من اخطر مسئله تطرح الیوم اسس لها الوهابیون مسئله التکفیر ان یکفر المسلم مسلم الآخر علی اساس اختلاف مذهبی الاختلاف مذهبی لا یجوز ان یشکل منحه تکفیریه لاننا کمسلمین ناتمی الی دین محمد بن عبدالله ننتمی الی هذا القرآن اذا اتفقنا نحن ننتمی الی هذا القرآن الذی هو دستور الهی الذی جاء به النبی الذی لانختلف علیه فحیئذ لایجوز یکفر بعضنا بعضا قد نختلف الی طریقه الوصول الی هذا القرآن علی طریقه الوصول الی هذا النبی اذا هناک نشات مذاهب هذه المذاهب لم تکن فی بدایه دعوه الاسلامیه لم یقول لها النبی و انما نشات بشکل طبیعی فی زمن الامام الصادق علیه السلام اذا هذه المذاهب التی نشات لاحقا بقض النظر عن صحتها و عدم صحتها نریدها او لم نریدها لکن بتالی اصبحت امر واقعا المسلمون یهتمون الی هذه المذاهب اذا هم یبحثون عن دین محمد ابن عبدالله عن القرآن الکریم عبر هذه المذاهب کما انت الیوم فی مشهد اجئ و اسلک این الحرم ؟ انا لیس قصدی انت قصدی الحرم انت تصیلونی الی الحرم او شخص آخر یطلونی الی الحرم او شخص ثالث فکلنا نرید ان نصل الی الحرم ولکن کنا نقصد بابا الی الوصول الی الحرم هذا یعتقد بشیخ هذا یعتقد بحج هذا یعتقد بدکتر لکن الهدف هو الحرم نحن ایضا الهدف الوصول الی الدین القرآن اذا هذا الهدف قد یصلونی الی المذهب الجعفری قد یصلونی الی المالکی الحنبلی او الشافعی لکن هنا عندما تعتنق بهذا المذهب یجب علیک التزام به لکن هذا یمنعوک ان تکفر آخر لذلک القرآن الکریم هو عنوان جامع لوحده المسلمین هو الهدف هو الاساس هو الرساله السماویه التی یجب علی المسلین ان یومنوا بها و یعملوا بها و یامنوا بها و هذا هو السوال الذی یسئلونه فی قبورهم عندما یمتون سوف سئلونهم عن دینهم و عن قرآنهم و عن نبیهم لن یسئلهم عن مذهبیهم سوف یسئلهم عن قرآنیهم عن امامهم من تتولون انتم .

ترجمه :

پرسش: نقش قران کریم در نزدیکی یکتاپرستی در جهت ملت اسلام چیست؟

 پاسخ: البته وقتی در مورد وحدت مسلمانان صحبت می کنیم، که مسلمان کسی است که شاهد دو شهادت است، منظورم این است که او گفت: “من شهادت می دهم که هیچ معبودی جز خدا وجود ندارد، و من شهادت می دهم که محمد رسول خدا است.” او مسلمان می شود، خون، پول و افتخار خود را با ان تزریق می کند. این اسلام کلامی چیزی جز ترجمه نیاز ندارد. ترجمه عملی قران پیامبر است. بنابراین، امروز مسلمانان به رسول خدا و قران اهمیت می دهند. انها در مورد غیر این اختلاف نظر داشتند و در مورد قران اختلاف نظر نداشتند یا در مورد پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) اختلاف نظر نداشتند. بنابراین، عنوان پیامبر یا عنوان قران یک عنوان جامع برای وحدت مسلمانان باقی می ماند که در میان شما مسلمانان چیزهای مشترک بین شما پیدا می کنند پایه و اساس دو شهادت و قران است و جدا شدن از هم مجاز نیست و جایی که خون شما برای یکدیگر ممنوع می شود و افتخار و پول شما و هر کسی که این دو شهادت را تماشا می کند و هر کسی که به این قران اعتقاد دارد خون و پول و افتخار خود را تزریق می کند و با این کار ما از خطرناک ترین مسئله ای که امروز توسط وهابیان تاسیس شده است، خارج می شویم. مسئله کفاره این است که یک مسلمان مسلمان دیگر را بر اساس ان انکار می کند. تفاوت اعتقادی تفاوت اعتقادی ممکن است یک کمک مالی کافر را تشکیل ندهد، زیرا ما به عنوان مسلمانان متعلق به دین محمد بن عبدالله هستیم، ما به این قران تعلق داریم اگر ما موافق باشیم که ما متعلق به این قران هستیم که قانون اساسی خدا است که توسط پیامبر (ص) اورده شده است که ما در مورد ان اختلاف نظر نداریم، بنابراین مجاز نیست که یکدیگر را انکار کنیم ما ممکن است در مورد راه رسیدن به این قران در راه رسیدن به این پیامبر اختلاف نظر داشته باشیم اگر اموزه هایی وجود داشته باشد سرچشمه گرفته است این اموزه ها در ابتدای دعوت اسلامی نبود پیامبر به او نگفت اما انها به طور طبیعی در زمان امام صادق علیه السلام به وجود امدند، بنابراین این اموزه هایی که بعدا مطرح شد، صرف نظر از اعتبار و نادرست بودن انها، ما انها را می خواهیم یا نمی خواهیم، اما بنابراین انها به واقعیت تبدیل شده اند. مسلمانان به این اموزه ها علاقه مند هستند اگر انها به دنبال دین محمد بن عبدالله در مورد قران کریم از طریق این فرقه ها هستند، همانطور که امروز در صحنه امدن و پیاده روی هستید، پناهگاه کجاست؟ منظور من این نیست که منظور شما حرم است شما مرا به حرم یا شخص دیگری برای نگاه کردن به حرم یا شخص ثالث دعا می کنید بنابراین همه ما می خواهیم به حرم برسیم اما منظور ما بابا رسیدن به حرم است این به یک شیخ اعتقاد دارد این به حج اعتقاد دارد این اعتقاد به یک دکتر است اما هدف حرم است ما همچنین هدف رسیدن به دین قران است بنابراین این هدف ممکن است به من برسد به مدرسه جعفری انها ممکن است به من به حنبلی یا شفیعی مالکی برسند اما در اینجا وقتی این اموزه را در اغوش می گیرید باید شما باید به ان پایبند باشید، اما این شما را از کفر به دیگری منع می کند. بنابراین، قران کریم یک عنوان جامع برای مسلمانان است. هدف این است که اساس پیام اسمانی است که مسلمانان باید به ان ایمان داشته باشند و با ان کار کنند و به ان ایمان داشته باشند و این سوالی است که انها در گورهای خود هنگام مرگ می پرسند. انها از انها در مورد دین، قران و پیامبرشان می پرسند. او از انها در مورد اموزه های انها نمی پرسد، او از انها در مورد قرانشان می پرسد.

سوال : ما هی مقتراحاتکم لتواصل بین حوزه علمیه بقم و مراکز قرآنیه فی بلدکم ؟

جواب : ای عمل لکن له اهداف کبیره و تصل یکن عمل جید یعنی الیوم حوزه عملمیه قم تمتلک امکانیات فکریه و علمیه و مادیه تستطیع ان تتحرک و ان اعتقد نعم نحن یجب ان نستفید من امکانیات حوزه قم لان حوزه قم هی النبع و نحن یجب ان ناخذ من هذا النبع کما ناخذ من النجف و جبل عامل ایضا یجب ان ناخذ من حوزه قم و حوزه قم یمکن ان تتواصل هی مع الاخوه معنا فی لبنان و ان نعمل بینهم صلت وصل بینهم وبین المسولین  القرآن الکریم لاننا بحاجه بان الناس یرتبطون اکثر مع القرآن .

ترجمه :

پرسش: پیشنهادات شما برای ارتباط بین حوزه علمیه قم و مراکز قرانی کشور شما چیست؟

 پاسخ: هر کاری که اهداف بزرگ داشته باشد و به ان برسد، کار خوبی است که به معنای امروز یک املاک عملی است که دارای توانایی های فکری، علمی و مادی است که می تواند حرکت کند و من فکر می کنم بله ما باید از امکانات املاک قم استفاده کنیم زیرا املاک قم بهار است و ما باید از این بهار بگیریم همانطور که از نجف و جبل امل می گیریم نیز باید از مالکیت قم و مالکیت قم استفاده کنیم او می تواند با برادران ارتباط برقرار کند با ما در لبنان و برای کار بین انها و مقامات قران کریم، زیرا ما نیاز داریم که مردم بیشتر با قران ارتباط برقرار کنند.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا